اصفهان

برگزاری کرسی‌های آزاداندیشی در زمان امام جواد(ع) به اوج رسید

[ad_1]

مجید زجاجی روز یکشنبه همزمان با سالروز شهادت امام جواد (ع) در گفت و گو با خبرنگار ایرنا با تسلیت شهادت آن حضرت افزود: مناظره‌های علمی امام جواد(ع) با عالمان فرقه‌های اسلامی در مسایل کلامی از جمله جایگاه شیخین و مساله‌های فقهی همچون حکم قطع کردن دست دزد از چهار انگشت و احکام حج بوده است.

به گفته وی، بر پایه روایت شیخ عیاشی، دزدی را به مجلس خلیفه می‌آورند که باید دستش قطع شود؛ هر کدام از فقیهان در نشست قطع دست دزد را با توجه به آیه‌های قرآنی از مواضع مختلف مچ و آرنج اعلام‌ کردند اما وقتی خلیفه نظر جوادالائمه را پرسید امام فرمودند باید چهار انگشتش قطع شود به این دلیل که رسول خدا فرمود در سجده کردن هفت موضع از جمله کف دست باید بر زمین قرار بگیرد پس اگر دست از مچ یا آرنج جدا شود موضعی برای سجده به عنوان حق خدا(انما مساجد لله) در نماز باقی نمی‌ماند.

وی با بیان اینکه امام جواد نخستین ابن الرضا(ع) و امامی بود که قبل از سن بلوغ در ۹ سالگی یا ۹ سال و چندماه پس از شهادت پدر بزرگوارشان به امامت رسیده است، اظهار داشت: امام جواد (ع) پس از شهادت پدرش امام رضا(ع) از طریق طی‌الارض (نوعی کرامت به معنای پیمودن مسافت زیاد در مدت بسیار کم) با اراده الهی و بر پایه اصول اعتقادی که معصوم را معصوم باید غسل، کفن و دفن کند و نماز بخواند از مدینه به توس آمد و با انجام این امور پیکر مطهر پدرش را به خاک سپرد و با طی‌الارض به مدینه بازگشت.

اصل و نسب امام جواد(ع)

مدرس حوزه و دانشگاه نام شریف امام نهم شیعیان که دهم رجب سال ۱۹۵ هجری قمری در شهر مدینه به دنیا آمد (برخی‌ها ولادت آن بزرگوار را در ۱۹ رمضان اعلام می‌کنند) محمد، کنیه مشهورش ابوجعفر و القاب شریف آن حضرت را تقی، جواد، مختار، مرتضی و قانع برشمرد و گفت: مادر جوادالائمه که امام رضا(ع) او را خیزران نامید، اهل منطقه نوبس و از خاندان ماریه قبطیه همسر رسول الله و مادر ابراهیم بود.

وی با بیان اینکه امام جواد(ع) جوانترین امام شیعیان بود که از سوی دشمنان و مخالفان با مشی و منطق اهل بیت(ع) به شهادت رسید، افزود: با استناد به حدیث ارزشمند «اولنا محمد، اوسطنا محمد، آخرنا محمد و کلنا محمد» که حضرت محمد(ص) اول، وسط، آخر و کل ائمه معصوم است امامان همگی از نور واحد و حقیقت محمدیه هستند که در میان آنان زندگی امام نهم شیعیان همچنین دیگر ابن‌الرضاها از جمله امام هادی (ع) و امام حسن عسگری (ع) نسبت به ائمه دیگر کمتر بدان اشاره شده و به گونه‌ای کمتر از آنان نام برده می‌شود.

زجاجی، با تاکید بر اینکه سرتاسر زندگی امام محمد تقی(ع) مجاهده و مبارزه است ادامه داد: امام جواد (ع) از ائمه‌ای است که جامعه شیعه آن زمان به خاطر سن کم آن حضرت به درک و باور مقام امامتش در سن نوجوانی نرسیده بود اما امامت تمامی ائمه ما به نص الهی، برخاسته از علم الهی و آشنا با منطق وحی و قرآن است.

به گفته وی، شماری از عالمان، همان سال در مکه حاضر شدند و با ملاقات امام جواد(ع )علمیت آن حضرت و دلایلی که برای امامت لازم است مسلم دیدند و یقین کردند که امام نهم شیعیان وجود مقدس جواد الائمه(ع) است.

آغاز امامت جوادالائمه با ظهور فرقه‌های گوناگون

خطیب نشست‌های مذهبی، امامت امام جواد را پس از شهادت امام رضا(ع) از سوی مأمون که نفرت خاص مردم نسبت به این اقدام وی در شهادت ثامن‌الحجج (ع) ظاهر شده بود یادآور شد و گفت: مأمون برای فرار از این بدنامی ام‌الفضل دختر خودش را به نکاح امام جواد(ع) درآورد.

زجاجی با یادآوری امامت امام جواد(ع) در عصری که فرقه‌های گوناگون ظهور کرده و جامعه از لحاظ اعتقادی با مشکلات فراوان در این زمینه به چند دسته تقسیم شده بود اضافه کرد: امام جواد(ع) به نحو احسن این اوضاع و شرایط را مدیریت کرد و به پرسش‌های بسیاری از مردم و بعضی از خواص جواب داد به طوری که می‌توان گفت یکی از کارهای مهم دوران آن حضرت ایجاد کرسی‌های درس و آزاداندیشی بود که در دوران‌ امامان گذشته نیز وجود داشت اما در زمان امام جواد(ع) به اوج خود رسید.

وی با تاکید بر پاسخگویی جواد الائمه به هزاران سوال‌ و مسأله از جمله خود مامون و پس از او برادرش معتصم که نشست‌های علمی معروف را با حضور دانشمندان برگزار می‌کرد خاطر نشان کرد: امام جواد (ع) آنچنان به سوال‌ها و مسایل پاسخ می‌دادند که همه مات و مبهوت می‌شدند و از شاخه ها و شقوق آن چندین هزار پاسخ بیرون می‌آمد.

مناظرات فقهی یحیی بن اکثم با امام جواد(ع)

استاد حوزه و دانشگاه یکی از معروف‌ترین مناظرات یحیی بن اکثم بن محمد تمیمی( متولد ۱۵۹هجری و متوفی سال ۲۴۲ هجری قمری) عالم، قاضی و از بزرگان اهل سنت در زمان خود با امام جواد(ع) در زمان کودکی و تثبیت جایگاه‌ آن حضرت را نزد عوام و خواص یادآور شد و افزود: مأمون در نشستی از یحیی بن اکثم خواست که

نظر جوادالائمه را درباره «فردی که در حال احرام، شکاری را بکشد؛ بپرسد» که امام‌ فرمود: «آیا او را در حَرَم کشته یا خارج از آن؟ دانای به حکم بوده یا جاهل؟ از روی عمد کشته یا به خطا؟ بنده بوده یا آزاد؟ صغیر بوده یا کبیر؟ بار نخستش بوده یا قبلاً نیز انجام داده؟ صید از پرندگان بوده یا از دیگر جانوران؟ کوچک بوده یا بزرگ؟ بر کاری که کرده اصرار دارد یا پشیمان است؟ آیا در شب و در لانه‌اش آن‌ را کشته یا به روز و آشکارا؟ آیا آن فرد در حال احرام حجّ بوده یا احرام عمره؟» (با شنیدن این توضیحات‌) یحیی به گونه‌ای درمانده و زبون شد که آن امر بر هیچ‌ یک از اهل مجلس پوشیده نماند، و همه از پاسخ امام (علیه‌السّلام) غرق در حیرت شدند و امام در ادامه حکم تک تک این مصادیق را ذکر کرد.

روایت دیگری از مناظره ابن اکثم با امام جواد(ع)

زجاجی با تاکید بر اینکه امام جواد(ع) در مناظره‌ای دیگر آنچنان با تواضع از یحیی بن اکثم سوال پرسید که یحیی در جواب امام گفت اگر بلد باشم جواب می‌دهم اگر پاسخ سوالتان را بلد نباشم از شما یاد می‌گیرم، ادامه داد: جوادالائمه پرسید: «تو چه گویی درباره مردی که بامداد زنی بر او حرام بود، هنگام برآمدن روز حلال شد و در نیمه روز بر او حرام و سپس ظهر حلال گشت و آن‌گاه عصر حرام شد و سپس در مغرب حلال و نیمه شب بر او حرام و سپیده‌دم حلال گشت و با بر آمدن روز حرام شد و آن‌گاه در نیمه روز حلالش گردید؟» یحیی و فقیهان جملگی مبهوت شده و گنگ ماندند.

آن‌گاه مامون گفت: آیا در میان ما کسی هست که این مسایل را جواب دهد و گفت ‌ای ابا جعفر، خدایت عزیز دارد، این مساله را برای ما توضیح بفرما، امام فرمود: «این مرد به کنیزی که بر او حلال نبود نگریست، بعد او را خرید و برایش حلال شد، سپس وی را آزاد کرد و بر او حرام شد، آن‌گاه او را به همسری گرفت و حلالش شد، پس ظِهارش (اصطلاح فقهی که زن بر مرد حرام می‌شود و یکی از سنت‌های جاهلی که در واقع صیغه ظهار به جای نوعی طلاق کاربرد داشته است) کرد و بر او حرام گشت؛ بعد کفّاره ظهار را پرداخت و حلالش شد، آن‌گاه او را یک طلاق داد و بر وی حرام گشت، سپس از طلاق خود رجوع کرد و حلالش شد، بعد مرد از اسلام برگشت و زنش بر او حرام شد، بعد توبه کرد و به اسلام باز آمد و زنش به همان نکاح پیشین به همسری او بازگشت و حلال شد.»

وی با تصریح اینکه امام جواد (ع) از طریق این مناظرات و به قول امروزی‌ها کرسی‌های آزاداندیشی علمیت خودش برخاسته از منبع آبا و اجدادش را با تکیه بر امام معصوم بودن اثبات کرد گفت: با استناد به قرآن، خداوند امامان را پاک و مطهر و دارای مقام عصمت آفرید عصمتی که یکی از معانی آن دانش اعطایی خداوند به حضرات معصومین و گناه نکردن از اثرات این عصمت و آیات بسیاری در قرآن از جمله آیه ۳۳ سوره احزاب به آن«إِنَّما یُریدُ اللَّهُ لِیُذهِبَ عَنکُمُ الرِّجسَ أَهلَ البَیتِ وَیُطَهِّرَکُم تَطهیرًا» اشاره شده است.

زجاجی با اشاره به این گونه تراوش علمی از این مصدر الهی را که در آن جامعه به رخ مردم کشیده و نهمین امام شیعیان بعد از شهادت امام رضا(ع) به صورت کامل مشخص شد افزود: این امام همام مذهب تشییع و اسلام ناب محمدی را همانگونه که پدران و نیاکانش مدیریت کرده بودند به نحو احسن مدیریت کرد و خط راستین و مستقیم اسلام ناب را به جامعه شناساند.

وی تصریح کرد: اما از آنجا که دشمنان آن حضرت و کسانیکه خود و پدرانشان خلافت را غصب کرده بودند تحملش را نداشتند و هر کدام در زمان خود ائمه هدی را به شهادت رسانده بودند بنا بر نقلی با سعایت از جوادالائمه نزد معتصم عباسی این امام را نیز با دسیسه و توطئه ام‌الفضل همسرش در سن ۲۵ سالگی به شهادت رساندند.

وجود زیارتگاه نوادگان امام جواد(ع) در کاشان

زجاجی با اشاره به مدفن یکی از فرزندان امام جواد(ع) به نام «موسی مبرقع» در زیارتگاه چهل دختران در خیابان آذر شهر مقدس قم که سال ۲۵۶ هجری قمری وارد این شهر شده است، ادامه داد: وقتی موسی مبرقع مورد بدرفتاری شماری از حاکمان قم قرارگرفت و مدتی به کاشان آمد و با عذرخواهی آنها دوباره به قم برگشت مردم کاشان از موسی خواستند که فرزندش را به عنوان نماینده خودش در این شهرستان باقی بگذارد.

وی اظهار داشت: بنابر نقل قوی موسی مبرقع فرزندش به نام سلطان امیر احمد را که اکنون زیارتگاهش در خیابان علوی کاشان است گذاشت و حتی وجود شواهد و قرائنی دلیل بر حضور سادات جلیل‌القدر از نسل آن بزرگوار در کاشان و سایر مناطق دارد.

به گفته وی، البته نقل‌هایی است که زیارتگاه امامزاده احمد نامی در روستای کرون اصفهان یا در روستای قاسم‌آباد حله در بغداد وجود دارد اما به احتمال قریب به یقین زیارتگاه امامزاده احمد فرزند موسی مبرقع پسر امام جواد(ع)، آستان سلطان امیر احمد در خیابان علوی کاشان است.

زجاجی به شاه کلیدی برای تهذیب نفس در قالب حدیثی از امام جواد(ع) اشاره کرد و افزود: آن حضرت در بیان احتیاج‌های مؤمن فرمودند «المؤمن یحتاج الی ثلاث خصال: توفیق من الله و واعظ من نفسه و قبول ممن ینصحه» یعنی مؤمن نیازمند سه خصلت است: توفیق الهی و واعظ درونی و قبول و پذیرش سخن از کسی که او را نصیحت می‌کند.

به گفته وی بر پایه این حدیث انسان همیشه باید توفیق خود را در انجام اعمالش از خدا بخواهد، شکر توفیقات واصله را نیز افزون بر محاسبه درونی خود که از کجا آمده به کجا خواهد رفت داشته باشد و نصیحت دیگران را بپذیرد.

وی تصریح کرد: نصیحت کننده باید دقت و تأمل کند نصیحت شونده در مقام قبول دقت و تأمل است و حالت دفاعی ندارد یعنی نصیحت کننده زمان و مکان و شرایط نصیحت شونده را رعایت کند.

محمد بن علی بن موسی مشهور به امام جواد و امام محمدِ تقی (۱۹۵-۲۲۰ق) امام نهم شیعیان اثناعشری است. کنیه او ابوجعفر ثانی است. او ۱۷ سال امامت کرد و در ۲۵ سالگی به شهادت رسید. در میان امامان شیعه، وی جوان‌ترین امام در هنگام شهادت بوده است.

سنّ کمِ او در هنگام شهادت پدر، سبب شد تا شماری از اصحاب امام رضا(ع)، در امامت او تردید کنند؛ برخی عبدالله بن موسی را امام خواندند و برخی دیگر به واقفیه پیوستند، اما بیشتر آنان امامت محمد بن علی(ع) را پذیرفتند.

ارتباط امام جواد(ع) با شیعیان، بیشتر از طریق وکیلانش و به شکل نامه‌نگاری انجام می‌گرفت. در دوره امامت او فرقه‌های اهل حدیث، زیدیه، واقفیه و غلات فعالیت داشتند. امام جواد(ع) شیعیان را از عقاید آنان آگاه می‌کرد و از نماز خواندن پشت سر آنها نهی و غالیان را لعن می‌نمود.

امام جواد(ع)، پس از شهادت امام رضا(ع) در سال ۲۰۳ق به امامت رسید و مدت امامت او ۱۷ سال و با خلافت ۲ تن از خلفای عباسی، مأمون عباسی و معتصم عباسی همزمان بود؛ حدود ۱۵ سال آن در خلافت مأمون(۱۹۳-۲۱۸ق) و ۲ سال در خلافت معتصم (۲۱۸-۲۲۷ق) سپری شد؛ با شهادت این امام در سال ۲۲۰ق، امامت به فرزندش امام هادی(ع) منتقل شد.

مرقد و حرم مقدس امام جواد(ع) در حرم شریف جدش موسی بن جعفر(ع) در شهر کاظمین بغداد در کشور عراق زیارتگاه عاشقان و متوسلان به این امامین همامین است.

[ad_2]
منبع

لینک کوتاه
0/5 ( 0 رای )
اشتراک گذاری این پست در شبکه های اجتماعی:
برچسب ها

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بستن