فارس
خبرنگاران و مجاهدت در روزهای کرونایی
[ad_1]
کرونا پس از این همه مدت هنوز سایه سیاهش را در سراسر جهان گسترانیده و در گیرودار نفسگیر جدال انسان با مرگ و زندگی، همچنان میتازد و قربانی میگیرد.
کرونا مدت هاست که در تار و پود زندگی بشر تنیده شده و چنان جا خوش کرده که گویا خیال رفتن ندارد. پیامدهای ناشی از گسترش این بیماری در عرصه های مختلف متبلور شده و این میهمان ناخوانده، شیوه و سبک جدیدی از زندگی را برای انسانها به ارمغان آورده است.
در تمام روزهایی که به جای خاطرات شیرین و به یادماندنی با ترس و اضطرابی فراموش نشدنی سپری شد و بسیاری از مردم برای اینکه در معرض ابتلا به این بیماری قرارنگیرند خانهنشینی را به حضور در میدان مبارزه با کرونا ترجیح دادند، نقش آفرینی و حضور فعال و اثربخش خبرنگاران و اصحاب رسانه بیش از پیش نمایان شد و خبرنگاران به عنوان گمنام ترین مدافعان مقابله با این بیماری افسارگسیخته همچنان پای ثبت رویدادهای خبری ایستادند و لحظه ای از ایفای رسالت عظیم و خطیر خود غافل نشدند.
خبرنگاران در طول سالهایی که در این حرفه مقدس مشغول به فعالیت هستند قطعا روزهای تلخ و شیرینی را تجربه می کنند که خاطراتش در گنجینه ذهن آنها به یادگار می ماند.
در روزی که به نام روز خبرنگار نام نهاده شده است پای روایت های تلخ و شیرین از خبرنگاران ایرنا نشستیم تا این طلایهداران وادی آگاهی و اندیشه، رخدادها و تجربیاتی را برایمان بازگو کنند که در طول دوران کرونا با آن مواجه شده بودند.
نقابها، ماسکها و پاکبانها
غلامرضا مالک زاده دبیر خبر ایرنا یکی از خاطرات خود از دوران کرونا را چنین بیان می کند: پخش کلیپی در فضای مجازی در اوایل اردیبهشت ۹۹ از یک هنرپیشه تلویزیون و سینما که هوادارانش او را سلبریتی میدانستند،من را واداشت دو ماه دورکاری و خانه نشینی به دلیل شیوع کرونا را کنار بگذارم و برای نوشتن گزارشی به خیابانهای شیراز بروم.
کلیپ نشان میداد که این هنرپیشه و چند نفر از همراهانش قصد عکس انداختن با یک رفتگر(پاکبان) یک پارک را داشتند اما پاکبان از این کار خودداری کرد و خانم سلبریتی با پوزخند به دوستان خود وخطاب به دوربین گفت:فقط مانده بود این(رفتگر) به من بگوید برو. بعدها با توضیحاتی که رفتگر داد مشخص شد این کارگر با هدف حفظ فاصله اجتماعی برای مقابله با کرونا از گرفتن عکس با این فرد چهره شده (سلبریتی) خودداری کرده بود.
رفتار این سلبریتی و طرز برخوردش با یک رفتگر در تهران را قابل بررسی دانستم و معتقد بودم با توجه به این رفتار و لحن گفتار شاید هنوز رگههایی از دیدگاه تحقیرآمیز نسبت به برخی مشاغل وجود داشته باشد.
هفتم اردیبهشت ۹۹ با مجتبی(نام مستعار) که نزدیک ۱۵ سال بود در خیابانهای زرهی، شبان و بعثت شیراز به شغل پاکبانی (رفتگری) اشتغال داشت گفت و گو کردم. او از خوش رفتاری مردم این خیابانها یاد کرد و از مواردی گفت که همکارانش پول نقد، طلا،دسته چک و اشیای قیمتی دیگر را درپسماندها پیدا کردهاند و بدون هیچ چشمداشتی به صاحبانشان برگردانده اند.جمع کردن پسماندهای کرونایی مانند ماسک از نگرانی های مجتبی بود و پیوسته می پرسید این بلا چیست و عاقبت مردم چه می شود.
گرم صحبت بودیم که پاکبانی دیگر آمد و بسته ای به مجتبی داد و گفت که این را به آقای سعادت بده. بعد هم رفت.مجتبی گفت: آقای سعادت دکتر و خانمش هم دکتر است؛از آنها در مورد اینکه ماسک برای جلوگیری از کرونا فایده دارد یا نه، سوال کردم که خانم گفت باید ماسک بزنید ولی آقای دکترگفت فرقی ندارد.آقای دکتر دیروز انگار از زدن ماسک خسته شده بود و ماسکش را جلو همین همکارم تو خیابان بیرون انداخت که همراه ماسک، عینکش هم افتاده بود داخل سطل. دیروز آقای سعادت سراغ عینکش را از من گرفت و من به همکاران گفتم و الان برایش آوردیم.
روز خبرنگار ۱۴۰۰ روز فریاد زیر آب
نیکنام خشنودی خبرنگار پیشکسوت ایرنا استان فارس در توصیف روز خبرنگار می گوید: روز خبرنگار ۱۴۰۰ مرور طعم های تلخ و شیرین توامان است، روزهایی به تلخی یورش کرونا به جامعه بی پناه ما و شیرینی تولید و تأمین واکسن و تزریق به اقشار آسیب پذیر و در معرض خطر. روز خبرنگار ۱۴۰۰ روز فریاد های در گلو مانده و سکوت های مرگبار است. روز مظلومیت دوباره شهید صارمی و چرخش هایی بر مدار سیاست، روزی که باید در یک لحظه گریست و خندید و بغض کرد و هیچ نگفت و روز فریاد زیر آب است.
شیرینی مرور روزهای گذشته آن است که اقشار مختلف پاکبانان شریف، افراد سالخورده و میانسال، رانندگان تاکسی، آموزگاران و سایر اقشاری که نوبتی برای دریافت واکسن دارند را در صف می بینیم و شوق امید به زیستن را در چشمان آنان مرور می کنیم.
شیرینی این روزها برای آن است که امید به شکوفایی استعدادهای علمی دانشمندان کشورمان را از زبان افرادی می شنویم که در آستانه درگاه مرگ ایستاده اند و امید به زندگی دارند و اما تلخی این روزها همان عددهایی است که بالا و پایین می روند، عددهای کشتار کرونا در شهرها و روستاهای کشورم، عددهایی که رنگ باخته اند و ترس از مرگ را به فراموشی سپرده اند، عددهایی که درد هر کدامشان به اندازه دهها و صدها عدد است و پشت رقم های هر کدامشان گریه مادران و همسران، سوگ فرزندان و یتیمی و آه و ناله است.
روز خبرنگار ۱۴۰۰ یک کلاس درس است. کلاس درسی که باز هم به ما می آموزد قضاوت نکنیم، به چهره هم چنگ نیندازیم، مهربان باشیم و هر ناممکن را احتمال به امکان بدهیم حتی دوستی با طیفی که صارمی را به شهادت رساندند و تا یکسال قبل آنان را سفیه ترین و نادان ترین اقشار می دانستیم. روز خبرنگار روز فریاد زیر آب است.
خطرنگاران کرونا
محمدامین افشارپور دیگر خبرنگار ایرنا هم در رابطه با اپیدمی کرونا و تلاش خبرنگاران در دوران گسترش این بیماری می گوید: بدون شک بحران شیوع کرونا قرنها در حافظه تاریخی جهان باقی خواهد ماند و آیندگان این بحران را به واسطه رویدادنگاری خبرنگارانی به خاطر میآورند که با قمار بر سر جانشان وقایع این ایام را ثبت و ضبط کردهاند.
وی در ادامه مینویسد: بر اساس آخرین گزارش مؤسسه غیردولتی (Press Emblem Campaign (PEC، قریب به ۲۰۰ خبرنگار تاکنون در سراسر جهان به دلیل ابتلا به کرونا جانخود را از دست دادهاند.
خبرنگاران از روز نخست شیوع بیماری کرونا تاکنون دوشادوش کادر درمان در صحنه حاضر و جامعه را نسبت به رعایت نکات بهداشتی و پیشگیری از شیوع کرونا آگاه کرده و روزانه اخبار گوشه گوشه دنیا را به اطلاع جهانیان رسانده و میرسانند.
ویروس نامرئی کرونا حدود ۱۸ ماه است که میهمان ناخوانده جهانیان است و تداوم گسترش این بیماری و نیاز مداوم به مخابره اخبار و اطلاعات پیرامون نحوه مواجهه با انواع جدید و جهش یافته این ویروس و به روز شدن دادههای علمی، بسیاری از خبرنگاران در فارس،ایران و سراسر جهان با گذشتن از سلامت و به خطر انداختن جان خود و با حضور در صحنه برای مخابره جدیدترین رویدادها و اطلاعات در خط مقدم فعالیت حاضرند.
از تهیه گزارش در بخش های بستری بیماران کرونایی تا نحوه دفن اموات درگذشته از ابتلا به این ویروس ازجمله اقدامات خطرآفرین رویدادنگاران کرونا است که روزانه در حال انجام آن هستند.
در روزگارانی که اکثریت جامعه خبری کشور و استان فارس به دلیل مشکلات اقتصادی، نبود امنیت شغلی و حتی عدم بهرمندی از تجهیزات مناسب و همچنین بیمه و نظایر این موارد با مشکلات بسیاری دست و پنجه نرم میکنند، گفتن از تأمین تجهیزات مراقبتی کافی برای مواجهه با کرونا جای خود دارد.
باوجود همه سختی ها و فشارهای ناشی از شیوع کرونا به جامعه خبری و خبرنگاران ،آنها کمتر در این ایام از مشکلات خود قلم زدند و در این برهه نیز مانند سایر ایام ترجیح دادهاند که از حقوق خود کمتر دم زده و کماکان صدای مردم باشند و ۱۷ مرداد و روز خبرنگار بهانهای است که به مشکلات این قشر خصوصا در ایام کرونا نیز توجه و پای درد و دل آنها نشست.
روزهای سخت کرونایی از دریچه دوربین عکاسان
عکاسان خبری یکی از ارکان مهم رسانه در عصر فراگیری کرونا، هستند که از آغاز این بیماری افسارگسیخته تاکنون با بیم و امیدهای بسیار در خط مقدم مبارزه با آن قرار داشته اند.
رضا قادری عکاس ایرنا از ثبت روزهای بحرانی فارس در دوران شیوع این بیماری و نمایش کرونا از قاب دوربین عکاسان می گوید: دومین ۱۷ مرداد کرونایی را در حالی سپری می کنیم که امیدی به پایانش نیست. در طی دو سال کرونایی بسیاری از عزیزان و نوابغ کشور را از دست دادیم و بسیاری از عکاسان خبری ، تصویربرداران و خبرنگاران به کرونا مبتلا شدند.
خطر حضور در برنامه های خبری بخصوص برنامه هایی با جمعیت زیاد و ترس از مبتلا شدن و انتقال آن به اعضا خانواده از مصایب این دوران است؛مبتلا شدن به کرونا برای عکاسان خبری که اغلب آنها نیروی حق التحریر هستند به منزله بی حقوقی و خانه نشینی بوده است.
در طول این نزدبک به دوسال نظارهگر اشک های وداع با شهدای کادر درمان و نوابغ جامعه بودم و در روزهایی که نظارت بر اجرای پروتکلهای بهداشتی و اماکن وجود داشت، شاهد التماس و اشک های کسبه و مستأجرانی بودم که ترجیح می دادند کرونا بگیرند ولی شرمنده خانواده نباشند. روزگار تلخی است و امید که این تلخی را پایانی باشد!
پاره شدن بند ماسک در هنگام مصاحبه خبری و مبتلا شدن به کرونا
برخی از همکاران رسانه نیز که در خط مقدم آگاهیرسانی خدمت میکردند، حین خدمت ناخواسته به دام این بیماری مهلک افتادند و روزهای سخت و طاقتفرسایی را پشت سر گذاشتند.
سیدمهدی مرتضوی، خبرنگار آزاد ایرنا در شهرستان اقلید در شمال فارس از تجربه تلخ مبتلا شدنش به بیماری کرونا در حین خدمت در این حرفه مقدس، می گوید: در تیرماه ۱۳۹۹ و در بازدید وزیران دفاع، راه و شهرسازی و همچنین معاون رئیس جمهوری و رییس سازمان برنامه و بودجه از قطعه ۲ آزادراه شیراز _اصفهان، در حین مصاحبه به علت ازدحام جمعیت بند ماسک محافظ پاره شد و به علت دردسترس نبودن ماسک در آن موقع مجبور به ادامه دادن مصاحبه بدون استفاده از ماسک شدم.
خوشبختانه انتشار گزارش در سریعترین زمان و زودتر از رسانههای دیگر در خروجی خبرگزاری ایرنا قرار گرفت. همچنین تهیه عکس از مرتفع ترین پل جاده ای کشور که پل«شهید سلیمانی» نامگذاری شده بود با بازتاب فراوان در رسانه های مختلف روبرو شد.
چند روز پس از مراسم و انتشار خبر، علائم کرونا را در خود مشاهده کردم که با گذشت زمان کوفتگی، خستگی، تب و علائم شایع دیگر نیز ظاهر شد که دستاورد حضور در مراسم بازدید و مصاحبه خبری بود.
مرتضوی در ادامه میگوید:پس از ۱۰ روز قرنطینه خانگی، عوارض کرونا کمتر شد و به لطف پروردگار سلامتی بدست آمد، هیچ نگران از ابتلا به کووید نبودم چون طعم شیرین انتشار خبر با سرعت و دقت و بازتاب مطلوب آن در جامعه، رنج و درد کرونا را از بین برده بود.
***
“پایان کرونا” این تیتر و عنوان جذابی است که آرزوی میلیاردها انسان ساکن در کره خاکی است. به امید آن روز که همهگیری این ویروس از جامعه بشری رخت بندد و خبرنگاران و اصحاب رسانه، این تیتر را با فونت و حروف درشت در صفحات مطبوعات و رسانهها برجسته کنند.
منبع